لوگوی جشنواره ولوگوی ما
درباره ما اهميت وقف و بركات فردی و اجتماعی ناشی از آن از
جمله موضوعاتی است كه در آيات و احاديث بيشماری مورد توجه قرار گرفته كه از جمله
آنها میتوان به آيه 261 سوره مباركه بقره اشاره كرد كه طی آن اين عمل خير انسان،
چند برابر در درگاه خداوند مستحق پاداش است. امید است با این فریضه که از طریق آیه 261سوره بقره نیز به ما مسلمانان پیشنهاد شده عمل نماییم | سلام هفته وقف هستيم بياييد همه واقف باشيم اگر دوتا كتاب قرآن داريد ،مي تونيد يه كتاب قرآن منزلتان را وقف مسجد محله تان كنيد. كمترين كار ومنحصر به فرد ترين كاري كه مي توانيم بكنيد پس بسم الله... مربوط به موضوع : مطالب توليدي نويسنده تبلاگ
وقف سنت حسنهاى است كه از ديرباز به اشكال گوناگون در تاريخ بشر وجود داشته و اسلام آن را در مسيرى روشن، منطقى، هدفدار، مترقى و دقيق نهاده است. در اين مقاله تلاش كرده ايم كه به معني وقف، انواع و اهداف آن و وقف در قرآن و سنت بپردازيم. تعريف وقفوقف در لغت به معناى ايستادن، ماندن و آرام گرفتن است. (1) و در اصطلاح فقهى، نگهداشتن و حبس كردن عين ملك است و مصرف كردن منافع آن در راه خدا. برخى از فقها گويند وقفحبس عين است بر ملك خداي تعالى. مرحوم محقق حلى در شرايع مىنويسد: «وقف عقدى است كه ثمره آن حبس اصل و تسبيل منافع است (تسبيل منافع يعنى صرف كردن مال در جهتى كه واقف تعيين كرده است).» (2) مرحوم شيخ طوسى در مبسوط مىگويد: تسبيل يعنى در راه خدا قرار دادن، و دليلشان اين سخن نبى اكرم صلى الله عليه وآله است كه فرمود: «حبس الاصل و سبل المنفعة»؛ اصل را حبس كن و منافعش را در راه خدا آزاد نما.(3) مذاهب ديگر اسلامى براى وقف تعاريف مختلفى دارند و فقهاى هر مذهب وقف را آن گونه تعريف كردهاند كه بيانگر ديدگاه آنان نسبت به مالكيت وقف باشد. گروهى وقف را جايز و گروهى آن را لازم دانستهاند. علماى مذهب شافعى مىگويند: وقف عبارتست از حبس مال كه انتفاع از آن با بقاى عين مال ممكن باشد. وقف در اصل مال ممنوع و مقطوع مىگردد و منافع وقف به قصد قربت هزينه مىشود. (4) در فقه گفته مىشود: وقف عبارتست از حبس عين مال بر ملك واقف و صدقه دادن منافع آن. (5) در اين تعريف ابوحنيفه وقف را مانند عاريه جايز مىداند و لذا استعمال لغت حبس در اين تعريف داراى اشكال است. (6) ابن عرفه از علماى مذهب مالكى گفته است: وقف عبارتست از اعطاى منفعت (و نه ذات آن)، به خلاف هبه كه واهب عين موهوبه را مىبخشد. (7) در فقه حنبلى وقف چنين تعريف شده است: «الوقف هو تحبيس الاصل و تسبيل الثمرة»؛ وقف حبس اصل و تسبيل منافع است. (8) اهداف وقفوقفبه لحاظ مصالح عمومى از ديرباز موارد استفاده متنوع و گوناگون داشته و رايج ترين موارد مصرف آن عبارتست از: 1- تعليم و تعلم رايگان.(احداث مدارس و تهيه امكانات تحصيل براى جويندگان علم و دانش) 2- زاويهها: مراكزى بودهاند كه براى تحصيل علم، عبادت و خدمت رايگان به وجود آمده و مانند سفرهاى رنگين در اختيار عموم بودهاند. (9) 3- تهيه آب و آبيارى اراضى كشاورزى و مانند آن. 4- تاسيس كاروانسراها در مسير كاروانها و قافلهها. 5- مواردى از قبيل معالجه و درمان بيماران، كمك به زوار و مسافران، همدردى با فقرا و مستمندان. اقسام وقفوقفبه اعتبارهاى مختلف به انواع و اقسامى تقسيم مىشود و از آن جمله: منقطع الاول، منقطع الوسط، منقطع الآخر. با اين توضيح كه انقطاع ممكن است ناشى از جعل شارع و يا ناشى از جعل واقف باشد. وقف به اعتبار قصد واقف.ممكن است تمليك منافع بر موقوف عليه مقصود باشد (10) و يا صرف آن در موقوف عليه، و در صورت دوم ممكن است منظور صرف شخص منافع باشد و يا اعم از آن و بدلش.وقف به اعتبار موقوف عليه به عام و خاصتقسيم مىشود: وقف عاموقفى است كه مخصوص دسته و طبقه خاص نيست مانند وقف بر فقراء، روضه خوانى و اطعام، وقف بر طلاب علوم دينى و مساجد و غيره.وقف خاص وقفى است كه مخصوص دستهاى خاص باشد مانند وقفبر اولاد و ذريه شخص و غيره. به بيان ديگر وقف عام وقفى است كه براى انتفاع كل مردم قرار داده شده است و وقف خاص حق انتفاع را براى گروهى خاص در نظر دارد. (11) از جمله تقسيمات ديگر وقف، وقف انتفاع و وقف منفعتاست.دروقف انتفاع نظر واقف از وقف تحصيل درآمد مادى نيست مانند احداث و وقفمسجد در زمين ملكى خود يا زمين موات. دروقف منفعت همان طور كه در «وقف به اعتبار قصد واقف» گفتيم نظر واقف تحصيل درآمد و مصرف درآمد در موارد مورد نظر واقف است مانند وقف ملكى براى حفظ و اداره مدرسه و غير آن مثل روضه خوانى و اطعام. (12) شرايط وقفعلامه حلى در شرايع الاسلام چهار شرط براى صحت وقفرا لازم دانسته است: 1- دوام؛ يعنى وقف بايد ابدى باشد نه موقت. (موقت حبس است) 2- تنجيز؛ يعنى وقف معلق و مشروط نباشد. (قطعى و محكم باشد) 3- به تصرف دادن؛ يعنى مسلط كردن موقوف عليهم يا متولى يا حاكم بر موقوفه و برداشتن تسلط خود از آن. 4- از خود بيرون كردن؛ يعنى بر خود وقف نكردن. (13) اكثر علما از جمله مرحوم شيخ طوسى (14) و صاحب جواهر (15) و حضرت امام خمينى(ره) (16) شرايط چهارگانه فوق را در جهت وقف لازم مىدانند. قلمرو و منابع وقفبايد گفت وقف از مختصات نظام حقوقى و اقتصادى اسلام است. وقف در اسلام داراى ويژگيهايى است، پيش از هر مطلبى نگاهى به منابع اربعه مىاندازيم و به عنوان تيمن و تبرك بحث را از قرآن كريم آغاز مىكنيم. قرآن مجيد اصيل ترين منبع معارف و حقوق اسلامى است، لذا براى دستيابى به اصل و ريشه هر مطلبى پيش از هر منبعى بايد به قرآن مراجعه كنيم. درباره عطاياى منجزه مانند وقف و سكنى و صدقه و هبه و غير اينها در قرآن مجيد آياتى مخصوص به اين امور نيست ليكن آنچه عموما بر فعل خيرات و تحريض به آنها دلالت دارد دال بر اين امور نيز هست. راوندى و معاصران او از آن جمله سه آيه(آل عمران، آيه 92/ مزمل، آيه 20/ بقره، آيه177) را در اينجا آوردهاند. (17) ولى مىتوان از باب اولويت به آيات مربوط به انفاق و احسان( بقره، آيات 260-261،263 -266). و قرضالحسنه و تعاون و صدقه، به جواز و بلكه به رجحان و استحباب وقف استدلال كرد. علاوه بر اينها آيه46 سوره كهف و آيه76 سوره مريم دلالت روشنترى بر جواز و رجحان وقف دارند. وقف عملى است صالح و باقى، و مصداق روشنى است از تعاون و تعاضد، و انفاقى است عارى از منت، و احسانى است خالى از اذيت و بدور از تحقير شخصيت ديگران، و تصدقى است دايمى و مستمر و بدون ريا، و وامى است بدون اضطراب و تكاثر(تكاثر، آيات 1 و2) و بروز اختلافات فاحش طبقاتى به صورتى معقول مبارزه مىشود، و برگ سبزى است كه به گور فرستاده مىشود. (مزمل، آيه20) و سرانجام عاملى است كه نام واقف را نيز جاودان مىسازد و وى را به نوعى خلود و بقا مىرساند. وقف از نظر سنتدومين منبع وقفسنت است. و سنت به قول، فعل و تقرير پيامبراكرم صلى الله عليه وآله و جاى ديگر، به قول، فعل و تقرير شخص پيامبرصلى الله عليه وآله و ائمه عليهمالسلام و يا اصحاب تعريف شده است. واقدى در كتاب مغازى، نقل مىكند كه اراضى مخيرق را به موجب وصيتى در اختيار حضرت محمد صلى الله عليه وآله گذاشته بودند و حضرت آنها را وقف فرمودند. در روايتى منقول از حضرت امام جعفرصادق عليهالسلام، حيطان هفتگانه حضرت رسول اكرم صلى الله عليه وآله بودهاند كه بعد از رحلت آن حضرت در اختيار حضرت فاطمه عليهاالسلام بود كه بعدها دعوايى در مورد آنها مطرح شد و حضرت علىعليهالسلام بر وقفيت آنها شهادت دادند و حضرت فاطمه عليهاالسلام نيز آنها را موقوفه معرفى فرمود. (18) گروه كثيرى از ياران پيامبرصلى الله عليه وآله در حال حيات حضرتش و با تاييد آن حضرت هر كدام مالى يا اموالى را وقف كردند چنان كه گروهى هم بعد از وفات پيامبرصلى الله عليه وآله اقدام به وقف نمودند. عوايد اين اوقاف مطابق نيت واقف خرج مىشد و به دست خود واقف يا كسى كه از طرف او تعيين مىگرديد اداره مىشد. (19) اين روش خداپسندانه ادامه يافت و اصحاب و تابعين يكى بعد از ديگرى براى تاسى به سنت نبوى و جلب رضاى الهى، مالى را در راه خدا و يا براى اقربا و ذريه وقف مىكردند. متاسفانه اين سنت و سيره مرضيه بعدها تغيير ماهيت يافت و وقف در دست برخى، وسيله محروم ساختن بعضى از ورثه از ارث و يا فرار از ماليات و امثال آن قرار گرفت. (20) وقف از نظر اجماع و عقلدر فقه اماميه نگارنده به قولى برخورد نكرده است كه وقف را مشروع و حتى ممدوح نداند، (21) و لذا بدون ترديد مىتوان گفت كه اكثريت قريب به اتفاق فقهاى ساير مذاهب اسلامى نيز، موافق قول اماميهاند تنها از ابوحنيفه و زفربن هذين بن قيس عنبرى بصرى و ابوهذيل، از بزرگان اصحاب ابوحنيفه، مخالفتى نقل شده و در يكى از اقوال نيز جواز وقفبه اسلحه و چارپا اختصاص يافته است. عموم اهل كوفه و شريح قاضى هم از ابوحنيفه پيروى كردهاند، گويا ابوحنيفه نهاد وقف را مستقل از نهاد وصيت نمىدانسته و يا عقيده داشته كه صيغه وقف قادر به ازاله مالكيت مالك نيست، و يا اصلا وقف را منافى با حقوق ورثه مىدانسته است. وقف در جوامع ديگراعمال و عقودى شبيه وقف در تمام اجتماعات بشرى وجود داشته است. وجود انواع معابد در اجتماعات مختلف و تخصيص اموال و املاك به معابد، حكايت از نوعى وقفمىكند. مؤسسههاى خيريه فراوانى در سراسر جهان به وجود آمده و املاك و اموالى بر آنها تخصيص يافته و فروش و انتقال آن املاك و اشياء نيز منع شده است. هنگام فتح شوش در بقعه دانيال پيامبرعليهالسلام سندى به دست آمده كه نشان مىداد به منظور پرداخت وامهاى بدون ربح نيز اختصاص يافته بود. خليفه دستور داد آن گنج به بيتالمال منتقل شود و طبق مفاد مندرج در آن سند عمل شود. (22) در ميان اعراب حجاز افرادى بودند كه تحت شرايطى خاص تعدادى از چهارپايان و حتى گاهى فرزند خود را در مقام وفاى به نذر در پاى بتها قربانى مىكردند و گوشت گوسفند و يا شتر قربانى شده را ميان مردم و به ويژه مستمندان تقسيم مىكردند. (23) زن عمران حمل خود را نذر كرد (آل عمران، آيه53) و مريم در مقام وفاى به نذر صمت خود، حاضر به پاسخ نشد.(مريم، آيه26) و قوم صالح، ناقه او را كه شايد موقوفه بود پى كردند. (شمس، آيه13) در كشورهاى اروپايى، وقف به معنايى كه در قوانين ما وجود دارد به چشم نمىخورد، ولى فكر ايجاد سازمانى كه دارايى آن به هدفهاى خير و عام المنفعه اختصاص يابد از ديرباز وجود داشته و هم اكنون نيز بنيادهاى خيريه در غالب كشورها، سهم بزرگى در امور اجتماعى و سياسى و اقتصادى برعهده دارند، مانند بنياد نوبل در سوئد و فورد و راكفلر در امريكا. (24) نگارنده بر آن نيست كه موارد فوقالذكر و همانند آن تحت عنوان وقف قرار گيرد. زيرا هر كار خيرى وقف نيست (و رابطه آن با خدمات عامالمنفعه عموم و خصوص مطلق و به تعبيرى ديگر عموم و خصوص من وجه است) گو اين كه روح وقف در برخى از آنان به چشم مىخورد. پىنوشت ها:1- فرهنگ عميد، كلمه وقف، چاپ سوم، ص 1100. 2- شرايع الاسلام، ج 1، چاپ چهارم، ص343. 3- المبسوط، ج3، ص286. 4- احكام وقف در شريعت اسلام، ج1، ص67. 5- اين تعريف را مرغينانى مؤلف الهداية به ابوحنيفه منسوب و از او نقل قول كرده است (احكام وقف، ج، ص 71). 6- احكام وقف در شريعت اسلام، ج1، صص 70 و 71. 7- همان، ص75. 8- همان، به نقل از ابن قدامه مقدس، ج1، ص79. 9- سفرنامه ابن بطوطه پر از ذكر اين مراكز است و به عنوان مثال در ج1، ص60 آمده است: «مزار ابويعقوب زاويهاى براى اطعام مسافرين دارد كه مىگويند وقف آن از طرف سلطان صلاحالدين بوده است». 10- در فرض قصد تمليك احدى از موقوف عليهم مىتواند سهم خود را معاوضه نمايد و سهم او به ورثه منتقل مىشود و در حد نصاب زكات بر آن تعلق مىگيرد. (به كتاب وقف در منهاج الصالحين، م2، رجوع شود.) 11- مقدمهاى بر فرهنگ وقف، مساله 8، ص94/ و مساله 34، ص100. 12- همان، ص49 و50. 13- شرايع الاسلام، ج1، چاپ چهارم، ص350. 14- المبسوط، ج3، صص 292 - 301. 15- جواهرالكلام، شيخ محمد حسن نجفى، ج28، چاپ ششم، ص51. 16- تحريرالوسيله، ج3، شرايط وقف. 17- ادوار فقه، محمود شهابى، بخش وقف، ص 151. 18- به وسايل كتاب الوقوف، باب 10، حديث 1 و 2 رجوع شود. 19- احكام وقف در شريعت اسلام، ص 45-52. 20- همان. 21- فرهنگ وقف، ابوسعيد سلمان، ص15. 22- كتاب تاريخچه اوقاف اصفهان، ص 374. 23- احكام وقف، ج1، صص 21 -23 (مقدمه)/ اسلام و جاهليت از ص276 به بعد. 24- حقوق مدنى ايران، ناصر كاتوزيان، ص 492.
مربوط به موضوع : فرهنگ وقف بحث تطبيقي شرط بيع وقف
نويسنده:محمد رحماني مقدمه از جمله مطالب شايسته و قابل بحث و تحقيق دربارهي وقف، صحت و يا بطلان شرط فروش وقف از سوي واقف است. در اين مسأله پرسشهاي گوناگوني مطرح است: پيشينهي بحث از جمله مطالب لازم و مفيد در هر مسأله علمي بررسي تاريخ و زمان پديدار شدن، تطور و رشد آن است. ارزش اين مطالب در مباحث علمي و فقهي دو چندان است؛ زيرا از ميان منابع چهارگانه (كتاب، سنت، اجماع و عقل)، سنت (قول، فعل و تقرير معصوم (ع) مهمترين نقش را ايفا ميكند و از سوي ديگر، چون فقهاي صدر اول، زمان حياتشان نزديك به روزگار ائمه (ع) بوده، كلمات و نظرات آنان از سرچشمه زلال سنت بيشتر سيراب شده است تا فقهاي پس از آنها؛ بدين جهت برخي از فقها - چون مرحوم آيت الله بروجردي - در عصر حاضر بر اين باور بودهاند كه بايد با سخنان فقهاي صدر اول همچون احاديث منقول از ائمه (ع) عمل كرد. مربوط به موضوع : فرهنگ وقف اوقاف در تاريخ و آثار آن در اقتصاد نوين اسلامي
نويسنده: سيد علي كسائي و مراد چيزاكچا مقدمه Awqaf in history and ist implications for modern Islamic Economies Islamic Economies Studies، vol. No، 1، November 1998. مربوط به موضوع : وقف وكاركردهاي اقتصادي
دبير اجرايي كنگره ملي وقف، حماسه اقتصادي و سبك زندگي اسلامي با اشاره به آغاز مراحل داوري مقالات ارسال شده به اين كنگره گفت: مقالات طي دو مرحله به دبيرخانه ارسال شده است؛ مرحله نخست تا پايان آبان ماه اعلام شده بود و مرحله دوم پس از تمديد كه تا 30 آذر ماه در نظر گرفته شده است. بنا بر نظر كميته علمي مقالاتي كه تا آخر وقت روز 30 آذر ماه، به دبيرخانه از طريق سامانه ارسال گردد، قابل بررسي است. وي ادامه داد: مراحل اوليه داوري از مقالاتي كه در مرحله نخست به دست ما رسيده بود، آغاز شده است. در اين مرحله مقالات از نظر موضوعي و ارتباط با كنگره مورد بررسي قرار ميگيرد؛ چرا كه تجربه نشان داده است بسياري از آثاري كه به دبيرخانه ميرسد، از نظر موضوعي متفاوت است. در مرحله بعد داوري مقالات توسط دو داور كه از اساتيد دانشگاهي و حوزوي متخصص در موضوع هستند، مورد ارزيابي علمي قرار خواهد گرفت. نتايج داوري ها به تدريج به نويسندگان ارسال خواهد شد. دبير اجرايي كنگره ملي وقف، حماسه اقتصادي و سبك زندگي اسلامي يادآور شد: مقالاتي كه تا آخرين مرجله داوري داراي بالاترين كيفيت از نظر محتوايي باشند، در مجموعه مقالات كنگره به چاپ خواهند رسيد و به ساير مقالات ارسالي كه توسط داوران محترم پذيرفته شده باشند، گواهي ارائه مقاله در كنگره ملي اعطا خواهد شد و در نهايت اسامي نفرات برگزيده در روز اختتاميه اعلام و از ايشان تقدير به عمل خواهد آمد.
مربوط به موضوع : همايش ملي وقف،حماسه اقتصادي،سبك زندگي | درباره وقف موضوعات مطالب آرشیو مطالب |